تماشاگر فوتبال: “تفکر می کنم، پس هستم

رضاصادق پور؛ جامعه شناس

 

کارکردهای بازی استقلال و پرسپولیس از منظر جامعه شناختی فوتبال بخشی از یک سیستم ساختاری و کلان اجتماعی است که به همراه و در کنار سایر نهادهای اجتماعی، کارکرد و نقش موثر و سودمندی در حفظ نظم و ثبات اجتماعی دارا است. با توجه به نظریه مرتن و نگرش میانبرد (برد متوسط)، پدیده مورد مطالعه ورزش فوتبال و رفتار تماشاگران آن به خودی خود یک سیستم ساختاری در نظرگرفته شده است که دارای اجزایی است و عملکرد اجزاء به اتفاق، سبب برقراری نظم و ثبات در درون این سیستم می گردد، به عبارت دیگر رفتار تماشاگران فوتبال بخشی از یک خرده سیستم ورزشی اجتماعی است که برخی مولفه های درونی و متاثر از عملکرد دیگر اجزاء این خرده سیستم است و برخی دیگر از مولفه های آن بیرونی و ملهم از عملکرد سایر سیستم و خرده سیستم های اجتماعی است. درهمین راستا خشونت و پرخاشگری که هم در ساختار فعالیت های ورزشی و هم در عرصه سایر فعالیت های اجتماعی در دیگر حیطه ها انجام می شوند، می تواند عاملی در نظر گرفته شود که دارای کارکرد نامناسب است.

در این بین می توان به کارکردهای مختلفی اشاره کرد مثلاً کارکرد آشکار، کارکردی است که با قصد قبلی صورت می گیرد. کارکردهای پنهان هم کارکردهایی هستند که بدون قصد قبلی انجام می گیرند. هر پدیده اجتماعی کارکرد معینی بر عهده دارد که به نحوی در دوام و اداره جامعه موثر است. هرگاه آثار و نتایج یک پدیده اجتماعی تاثیر منفی داشته و به نحوی سبب  تزلزل نظام اجتماعی شود، به آن کارکرد نامناسب یا منفی می گویند و هرگاه نتایج و آثار یک پدیده اجتماعی برای کل جامعه مفید باشد و به تدوام و تثبیت آن کمک کند، کارکرد مناسب یا مثبت نامیده می شود.

بازی استقلال و پرسپولیس دارای آثار و نتایج مناسب و مفیدی برای کل نظام اجتماعی است زیرا به وسیله تولید رفتار مناسب، به بقاء اجتماعی و فرهنگی جامعه مدد می رساند و در فرآیند جامعه پذیری کودکان و نوجوانان نقش پر اهمیتی ایفا می کند. فوتبال در عین مردمی بودنش بخش بزرگی از اشراف را نیز به سوی خود جذب می کند. کارکردهای ورزش فوتبال شیوه زندگی است که امر اجتماعی را شکل می دهد، لازمه شکل گیری امر اجتماعی تولید همبستگی و تولید تمایز است. این بازی در چنین جامعه ای می تواند حالت تنفسی عاطفی داشته باشد. تنفس اجتماعی دم و بازدم است و تولید انرژی می کند و از طرف دیگر انرژی عاطفی را تخلیه می کند، این بازی نه تنها سبب تنفس و تازگی جسم می شود بلکه سبب ایجاد حیات روحی متحرک در درون ما می گردد و ما را از افسردگی و رکود روحی و فکری دورکرده و به سلامت و نشاط روحی می رساند و در نهایت زمینه نشاط و سلامتی روحی جامعه را فراهم می کند. این دسته از بازی های فوتبال تولید انرژی روحی زیادی کرده و تخلیه آن موجب شادی و فرح فراوان می شود، دربی می تواند تولید اخلاق، معنا، مناسبات اجتماعی، هویت، انسانیت و شادی کند و از طرفی دارای پارادوکس است، زیرا می تواند تولید وندالیزم، تعصبات، دشمنی ها و… کند. دیدگاهی دیگر در جامعه شناختی ورزش، پدیده فوتبال را دارای کارکرد منفی ارزیابی می کند چرا که با قدرت جادویی و هیجانش سبب می شود حوزه عمومی جامعه در تعقیب هیجانات ناشی از رخدادهای ورزشی باشد. چنین ورزشی به نوعی افکارعمومی را تخدیر کرده، مخاطرات اجتماعی ایجاد و جامعه را دو قطبی می کند. تعصبات تیمی، تقابل های تیمی، پیوستگی جریان رقابت ها و پیگیری آن در رسانه ها از سوی افکار عمومی اتفاق افتاده و نتیجه آن تخریب حوزه عمومی و اجتماعی می شود، با توجه به دیدگاه های متفاوت در رابطه با ورزش و کارکردهای آن، دربی بر اساس پیش زمینه ها، عمکردهای دستگاه ورزش، از جمله برگزاری منظم مسابقات، کیفیت فنی دو تیم، برگزاری مراسم برترین ها توسط سازمان لیگ، زمان و روز بازی، آرای کمیته انضباطی در طول فصل مسابقات، برنامه های آموزشی صدا و سیما برای باشگاه های پر هوادار، بسترهای لازم رفاهی، شرایط بهداشتی ورزشگاه ها، مدت زمان حضور در ورزشگاه تا شروع بازی و تهیه و اجرای برنامه های مفید برای این ساعات، نقش سازنده و تاثیر گذار رسانه ها در طول فصل مسابقات، نقش سرمایه گذاران و اسپانسرهای آنان، روش بلیط فروشی، تکریم تماشاچیان در ورزشگاه، کارکردهای آشکار، پنهان، مناسب و نامناسب دربی را می توان‌ در فضای جامعه داشته باشیم.

با توجه به پیام جامعه شناسان ورزشی از جمله پارسونز نقش ورزش در انطباق پذیری، هدف یابی، انسجام و حفظ الگو در جامعه، مرتون؛ انسجام در ساختار، توسط ورزش در هردوره تاریخی فوکو؛ نظم و ورزش دریک زندان متولد شدند، هابرماس که ناپدید شدن اخلاق در ورزش و همچنین نظریه مارکس مبنی بر ارزشی شدن و از خود بیگانگی در ورزش مطرح می کنند آخرین دربی تهران با توجه به این اصل جامعه شناختی (تمرین کنیم کارهای خوب دیگران را به زبان جاری کنیم) نشانه هایی از روند روبه رشد دو تیم را از نگاه فنی  مشاهده کرد: دو مربی خوشنام (مجیدی،گل محمدی) و با انگیزه بازیکنان با کیفیت دو تیم  و همچنین سرپرستان دو تیم که به خوبی توانستند به نیمکت تیم خود آرامش و تمرکز را رونق بخشند و وظایف خود را به خوبی قبل، حین و بعد از  بازی به درستی به پایان برسانند این مسابقه همراه با نمایش های فردی و تاکتیکی همراه بود. گل های هر دو تیم تمرین شده بود. جاگیری مهاجمین استفاده از اصل اگاهی محیطی، آمادگی جسمانی مناسب، ارسال از جناحین، تعویض بازهای مناسب، حرکات ترکیبی، تعویض های مناسب  دو مربی با توجه به زمان بازی همه نشان از رشد و پیشرفت داشت. نقش فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ در این دربی که با اصل پیشگیری، پیش بینی، برنامه ریزی، سازماندهی مناسب  و سایر عوامل مرتبط با برگزاری این دیدار و در نهایت حضور هواداران دو تیم و نظم در ورود و خروج و بی حاشیه بودن این بازی در حین رقابت نزدیک نمره قابل قبولی برای مجموعه فدراسیون و سازمان لیگ که در راس آن بهاروند به فعالیت مشغول است قابل توجه بود. پس نتیجه می گیریم بین عملکرد اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با دربی در طول فصل و انواع کارکردهای ورزش در این مسابقه در فضای جامعه ارتباط معناداری وجود دارد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.